لالائی بچگیِ ما بود حسین
مادر به لبش داشته همواره حسین
آیا تو پذیری که شود مادرمان
شرمنده به نزدِ مادرِ اصغرتان
تو اذن بده تا که شود بزم به پا
با غیرت خود کنیم م برپا
گر خصم کند مقتل ما این صحرا
زینب نشود برون برِ پیکرها
مولا تو نخواه از اسیران باشیم
ما شاهد گریه و جسارت باشیم
دائی تو نخواهمان به کوفه با سنگ
بازیچه ی دست این پلیدان دلتنگ
ما را تو شهید کربلا خواه
در زمره ی قاسمِ حسن خواه
تو ,ی ,کوفه ,سنگبازیچه ,پلیدان ,شهید ,که شود ,به کوفه ,نخواهمان به ,کوفه با ,تو نخواهمان
درباره این سایت